-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چنان بلند نشد سرو ناز پرور او که سرو ناز تواند شدن برابر او
2 ز نوبهار رخش آفت خزان دورست هنوز تازه دمیدست سبزه تر او
3 بنازم آن مژه شوخ را، که در دم قتل چنان نکرد که حاجت شود بخنجر او
4 رقیب کیست که او را سگ درش خوانم؟ اگر براند از آن کوی، من سگ در او
5 بنیم جرعه که در بزمش اتفاق افتد فراغتست مرا از بهشت و کوثر او
6 چو گفتهای هلالی بوصف تازه گلیست ز برگ لاله و نسرین کنید دفتر او