-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقت مردن هم نیامد بر سر بالین طبیبم تا بماند حسرت او بر دل حسرت نصیبم
2 درد بیدرمان عشقم کشت و کرد آسودهخاطر هم ز تاثیر مداوا هم ز تدبیر طبیبم
3 شب گدازانم به محفل، صبح دم نالان به گلشن یعنی از عشقت گهی پروانه، گاهی عندلیبم
4 گر سر زلف پریشانت سری با من ندارد پس چرا یک باره از دل برد آرام و شکیبم
5 گاه گاهی میتوان کرد از ره رحمت نگاهی بر من بی دل که در کوی تو مسکین و غریبم
6 کردمی در پیش مردم ادعای هوشیاری گر نبودی در کمین آن چشم مست دل فریبم
7 تا کشید آهنگ مطرب حلقه در گوشم فروغی فارغ از قول خطیب، آسوده از پند ادیبم