1 از چنگ قضا همی چو نتوان جستن با چرخ چه معنی است جدل پیوستن
2 چه سود کند جز که همه دل بستن تا روز چه زاید این شب آبستن
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چون چرخ قادر آمد و چون دهر کامگار خسرو علاء دولت سلطان روزگار
2 مسعود پادشاهی کاندر جهان ملک هست از ملوک گیتی شایسته یادگار
1 تا از بر من دور شد آن لعبت زیبا از هجر نیم یک شب و یک روز شکیبا
2 بس شب که به یک جای نشستیم و همه شب زو لطف و لطف بود وز من ناله و نینا
1 مرا ازین تن رنجور و دیده بی خواب جهان چو پر غرابست و دل چو پر ذباب
2 ز بهر تیرگی شب مرا رفیق چراغ ز بهر روشنی دل مرا ندیم کتاب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به