نتوان گفت به رویش سخن آینه از سلیم تهرانی غزل 47

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

نتوان گفت به رویش سخن آینه را

1 نتوان گفت به رویش سخن آینه را نسبتی با تن او نیست تن آینه را

2 شوق رویش همه کس را به غریبی دارد سبب این است جلای وطن آینه را

3 هیچ کس نیست که در وصل تو نقشش ننشست خوب دارد گل روی تو فن آینه را

4 چرب نرمی ست در اصلاح دلم کار غمت موم روغن شده این سنگ، تن آینه را

5 رونق انجمن از صحبت اهل سخن است سبز دارد پر طوطی، چمن آینه را

6 حسن چون پرده گشاید پی تاراج، سلیم به در آرد ز بدن پیرهن آینه را

عکس نوشته
کامنت
comment