آمد آن سرو سهی بر از ابن یمین فریومدی غزل 259

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

آمد آن سرو سهی بر رخ نقاب انداخته

1 آمد آن سرو سهی بر رخ نقاب انداخته سایه شعر سیه بر آفتاب انداخته

2 بر کشیده لاله گلبوی را نیل صبوح سنبل سیراب را در پیچ و تاب انداخته

3 عارضش غرق عرق از می ولی با رنگ و بوی بود گوئی سیب سرخ اندر گلاب انداخته

4 تار باید دل ز هشیاران و پنداری که هست نرگس مست ترا در نیم خواب انداخته

5 کرده چوگان از کمند زلف مشک افشان خویش گوی دلها را زغم در اضطراب انداخته

6 در هوای آتش رخسار چون گلنار تو من چو نیلوفر سپر بر روی آب انداخته

7 از هوای خاک پایش آب چشم پر نمم آتش اندوه را در التهاب انداخته

8 در دل ابن یمین مهر رخ چون ماه تو گنج آبادست در کنج خراب انداخته

عکس نوشته
کامنت
comment