عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

آن چنان زآتش بیداد مرا از عرفی شیرازی غزل 239

غزل 239 ام از 981 غزلیات

آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد

1 آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد که ستم می گزد انگشت و بلا می سوزد

2 آن چنان آتش رنجوری و بیماری من شعله زن گشت که امید شفا می سوزد

3 نا امیدی ز توام کرد به محراب نماز که ز تاثیر دم گرم، دعا می سوزد

4 اثر شعلهٔ بام دل من بین که همای گر بر او سایه کند، بال هما می سوزد

5 که دماغ تو معطر کند از بوی صفا بزم زاهد که در او عود ریا می سوزد

6 رو به هر سو که کنم جلوه کند شاهد حسن آن گلیمیست که از شوق بقا می سوزد

7 آتش شوق ، محیط دل من گشته، ولی هر سر مو شده داغی و مرا می سوزد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد

شاعر شعر آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد چه کسی است ؟

شاعر شعر آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد عرفی شیرازی می باشد.

شعر آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد چیست ؟

قالب شعر آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد غزل است

مضمون اصلی شعر آن چنان زآتش بیداد مرا می سوزد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر