به ابرو الفتی پیوسته از جویای تبریزی غزل 447

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

به ابرو الفتی پیوسته آن مژگان خم دارد

1 به ابرو الفتی پیوسته آن مژگان خم دارد غلط کردم نگاهش دست بر تیغ ستم دارد

2 اشارت سنج بزم حیرتم از بی زبانیها هر انگشتم زبان عرض حالی چون قلم دارد

3 دهان خنده چشم گریه گردد اهل غفلت را اگر امروز دل خوش نیست کس فردا چه غم دارد

4 نماید مایه دار فیض باقی اهل همت را کف سائل چه منت ها که بر دست کرم دارد

5 ز بیداد نگه دانسته جویا چشم می پوشد به جرم عشق بازی هر که دل را متهم دارد

عکس نوشته
کامنت
comment