شد دعای ناتوانان تا اجابت از جویای تبریزی غزل 287

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

شد دعای ناتوانان تا اجابت گاه راست

1 شد دعای ناتوانان تا اجابت گاه راست با کمان قامت خم رفت تیر آه راست

2 کی برند از مسلک حق فیض ارباب نفاق مار کج کج می رود هر چند باشد راه راست

3 نور روی آفتاب من کم از خورشید نیست کی توان دیدن سوی آن رشک مهر و ماه راست

4 چون توان دیدن ز دست اندازی باد صبا بر رخش گه کج شود زلف سیاه و گاه راست

5 از چشم ترم مردمک آهی شد و برخاست مژگان زغمت دود سیاهی شد و برخاست

6 ای مهر لقا هر که ترا دید چو شبنم از هستی خود محو نگاهی شد و برخاست

7 چون چشم حباب آنکه ترا نیم نظر دید از هستی موهوم خود آهی شد و برخاست

8 چون آینه جویا همه تن محو جمالم هر مو به تنم مد نگاهی شد و برخاست

عکس نوشته
کامنت
comment