جامی

جامی

جامی
جامی

عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس از جامی غزل 470

غزل 470 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس عید ما و عیدی ما دیدن روی تو بس

2 عید مردم دیدن مه عید ما دیدار تو همچو عید ما مبارک نیست عید هیچ کس

3 پرده گفتی افکنم پس روز عید از پیش رخ عید شد آن وعده را دیگر میفکن پیش و پس

4 صدق ما چون روشنت شد آخر ای خورشید روی همچو صبح از مهر دل با ما برآور یک نفس

5 ما اسیر هجر و خلقی محرم بزم وصال زاغ با گل همدم و بلبل گرفتار قفس

6 سوخت جان من اگر آهی کشم معذور دار دود خیزد لاجرم هر جا فتد آتش به خس

7 می رسد فریاد جامی بی رخت شبها به ماه ای مه نامهربان روزی به فریادش برس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس

شاعر شعر عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس چه کسی است ؟

شاعر شعر عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس جامی می باشد.

شعر عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس چیست ؟

قالب شعر عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس غزل است

مضمون اصلی شعر عید شد هر کس ز یاری عیدیی دارد هوس چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.