- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روشن از حیرت دل شد که دلارایی هست در بر این آینه را، آینه سیمایی هست
2 پای آوارگیم، رهبر دامن نشود گر بجز کوی تو، پنداشته ام، جایی هست
3 وسعت آباد دل، افتاده حزین در پیشت برو از خویش که خوش دامن صحرایی هست