- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن عرابی چون شد اشتر در شتاب از شتر افتاد چشمی مست خواب
2 از سبکباری شتر چون یاریی دید کرد آغاز خوش رفتاریی
3 چون عرابی بامداد از خواب خاست پی نبرد اصلا که آن اشتر کجاست
4 گفت واویلا که گم گشت اشترم ماند خاطر از خیال او پرم
5 کاش با او گشتمی من نیز گم تا نرفتی بر سرم این اشتلم
6 هر کجا او رفت با او رفتمی تا ازین دوری به یکسو رفتمی
7 هر که آن گم گشته را وایافتی با من آواره یکجا یافتی