می زند راه دلم شکل سهی بالایی از جامی غزل 290

می زند راه دلم شکل سهی بالایی

1 می زند راه دلم شکل سهی بالایی که نمی بینمش از سروقدان همتایی

2 همچو گل ظاهرش از صفحه عارض لطفی همچو مه لایحش از لوح جبین سیمایی

3 در صف تنگ قبایان و تنک پیرهنان دیده حاسد ازو دور عجب رعنایی

4 همه پروانه شمع رخ اویند ولی نیست از نخوت خوبی به کسش پروایی

5 خلوت من شود از پرتو رویش روشن گر مددگار شود همت روشن رایی

6 زآستانش به سفر پای من از جا نرود نیست در شهر چو من عاشق پابرجایی

7 جامی از مس وجود تو چه حاصل چو بر آن کیمیایی نکند تربیت دانایی

عکس نوشته
کامنت
comment