ای رشگ بتان به کج کلاهی از محتشم کاشانی غزل 592

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

ای رشگ بتان به کج کلاهی

1 ای رشگ بتان به کج کلاهی قربان سرت شوم اللهی

2 تو بسته میان به کشتن من من بسته کمر به عذرخواهی

3 روی تو ز باده ارغوانی رخسارهٔ من ز غصه کاهی

4 من خورده قسم به عصمت تو تو داده به خون من گواهی

5 ماهی تو درین لباس شبرنگ یا آب حیات در سیاهی

6 گویند که ماهی و نگویند وصف مه روی تو کماهی

7 ابرو بنما و رخ که بینند در خیمهٔ آفتاب ماهی

8 ای بر سر تو همای دولت انداخته سایهٔ الهی

9 بر محتشم گدا ببخشای شکرانهٔ این که پادشاهی

عکس نوشته
کامنت
comment