1 ایساقی شکر لب طوطی گفتار گرمی نبود گرد ز شهدانه برار
2 تا حکم فان لم تجدوا مائا را باشی بطریق عقل فرمانبردار
1 یارب این خرم نسیم از عالم جان میرسد یا ز بستان ارم یا باغ رضوان میرسد
2 یا دم پیراهن یوسف شده همراه او از برای نور چشم پیر کنعان میرسد
1 ایدل گرت شناختن راه حق هواست خود را بدان که عارف خود عارف خداست
2 غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست