- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عراقی بار دیگر توبه بشکست ز جام عشق شد شیدا و سرمست
2 پریشان سر زلف بتان شد خراب چشم خوبان است پیوست
3 چه خوش باشد خرابی در خرابات گرفته زلف یار و رفته از دست
4 ز سودای پریرویان عجب نیست اگر دیوانهای زنجیر بگسست
5 به گرد زلف مهرویان همی گشت چو ماهی ناگهان افتاد در شست
6 به پیران سر، دل و دین داد بر باد ز خود فارغ شد و از جمله وارست
7 سحرگه از سر سجاده برخاست به بوی جرعهای زنار بربست
8 ز بند نام و ننگ آنگه شد آزاد که دل را در سر زلف بتان بست
9 بیفشاند آستین بر هردو عالم قلندروار در میخانه بنشست
10 لب ساقی صلای بوسه در داد عراقی توبهٔ سیساله بشکست