- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن مراد من بود از گل جمال او دیدن
2 گرفته دست نگاری به دست در بستان به ذوق در چمن و لاله زار گردیدن
3 چه خوش بود سر زلفین پیچ در پیچش به گاه بوسه ربودن به دست پیچیدن
4 ز سرو قامت رعنای او به وقت کنار هزار درد توان از میان او چیدن
5 چو نرگس ارچه شد آزاد قامتش چه خوشست بنفشه وار مرا خاک پاش بوشیدن
6 دو چشم مست تو بر حال من نمی بخشد اگرچه سهل بود پیش مست بخشیدن
7 ز ابر رحمت حق گرچه گریه خوش باشد خوشست نیز چو گل ز آفتاب خندیدن
8 ز شاه مات جفایش عناست بر دل من نماند چاره ی ما غیر عرصه برچیدن
9 سخن زیاده مگوی ای جهان که حیف بود گهر به دست خرد دادن و نسنجیدن