1
داشت اصرار شوهر نادان
که شود زن مطاوع وجدان
2
رخ نپوشد ز مرد بیگانه
خاصه زان نوجوان فرزانه
3
زن ازین گفتههاکسل میشد
قهر می کرد و تنگدل میشد
4
به حذر بود ازآن طریقه شوی
وبژه از آن رفیق تازهٔ اوی
5
سادهدل هرچه بیش می کوشید
زن رخ ازغیر بیش میپوشید