درون، ز غیر بپرداز و ساز، از سلمان ساوجی غزل 75

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

درون، ز غیر بپرداز و ساز، خلوت دوست

1 درون، ز غیر بپرداز و ساز، خلوت دوست که اوست، مغز حقیقت، برون از همه پوست

2 دویی میان تو و دوست هم ز توست، ار نی به اتفاق دو عالم یکی است، با آن دوست

3 تو را نظر همگی بر خود است و آن هیچ است تو هیچ شو همه، وانگه بدان، که خود همه اوست

4 برای دیدن رویش مگرد، گرد جهان که او نشسته، چو آیینه، با تو رو باروست

5 مشو، به نقش و نگار جمال او، قانع که حسن طلعت آن گل، چو غنچه تو بر توست

6 به پیش دوست مبر، جز متاع دل، چیزی اگر چه سنگ دلست، آن صنم، ولی دلجوست

7 اگر چه آب حیات لبش روانبخش است هزار، چون خضرش، تشنه مرده بر لب جوست

8 اگر به تربت سلمان رسی، ببوی، گلش که این گل، از اثر صحبت گل خوشبوست

عکس نوشته
کامنت
comment