1 در زلف کجت خسته دلی بسته دلست زان حسن دل هر دو جهان خسته دلست
2 شاهی جهان بی تو نخواهم یک دم آن کیست که از غم رخت رسته دلست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 همیشه میل نگارم بود به سوی جفا نه مهر در دل سنگین او بود نه وفا
2 نه میل خاطر یاران نه شرم در دیده ترحّمی نه در آن دل بود نه ترس خدا
1 صنما سنگ دلا سرو قدا مه رویا دلبرا حور وشا لاله رخا گل بویا
2 شیوه از چشم تو آموخت مگر نرگس مست روشنی از تو ربودست مه و خور گویا
1 اوصاف تو کردیم همه ورد زبان را بر مهر تو کردیم سراسر دل و جان را
2 از دیده مرا آب روانست ز مهرت هم در سر مهر تو کنم روح و روان را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به