1 در سایه خویش گوشه ای ده ما را و ز خرمن خویش خوشه ای ده ما را
2 چیزی دگر از تو آرزو می نه کنیم از خوان نیاز توشه ای ده ما را
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای جانِ به لب رسیده بشتاب خود را و مرا به نقد دریاب
2 دل رفت و تو نیز بر سر پای اندیشه نمی کنی در این باب
1 تا می نمی خورم غمِ دل می خورد مرا از دست غم هم اوست که وا می خرد مرا
2 یک دم به خوش دلی نزدم تا مکابره زهد و ورع شدند حجاب خرد مرا
1 بگویید ای مسلمانان که درمان چیست کارم را که چشم بد رسید آخر نظام روزگارم را
2 نکردم شکر ایّامی که با آرام دل بودم درین غم اوفتادم رغم جانِ غم گسارم را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **