در دهانت شک است و آن دو سه خال از جامی غزل 217

در دهانت شک است و آن دو سه خال

1 در دهانت شک است و آن دو سه خال گرد لب نقطه هاست بر شک دال

2 قاصرند از مثال قامت تو نخل بندان کارگاه خیال

3 نیست مرغ هوای عشق تو را هیچ چیزی به از فراغت بال

4 بیخودند از جمال طلعت تو ساکنان سرادقات جلال

5 بین سرشک مرا که از خاطر شوید آب روان غبار ملال

6 حالت از بانگ نی چه سود ای شیخ چون نیی واقف از حقیقت حال

7 عمر جامی ازان دهان و میان می رود در خیال های محال

عکس نوشته
کامنت
comment