در عشق تو تا چند کشم از جهان ملک خاتون غزل 378

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

در عشق تو تا چند کشم بار ملامت

1 در عشق تو تا چند کشم بار ملامت اندیشه نداری مگر از روز قیامت

2 از کوی ملامت دل من رخت به در برد تا کرد وطن در سر کویت به سلامت

3 در بحر غم عشق تو بیچاره دلم را نه راه گریزست و نه یارای اقامت

4 چون پند رفیقان موافق نشنیدی ای دل ندهد فایده امروز ندامت

5 بنواز به تشریف وصالت دل ما را گر بنده نوازی ز سر لطف و کرامت

6 چون ملک دلم شد ز قدوم تو مشرّف جان خود به چه ارزد که فرستم به اقامت

7 چشمان تو در گوشه ی محراب دو ابرو مستند و نشاید که کند مست امامت

8 گر جان جهان در عوض وصل بخواهی ترکت نتوان کرد و کنم ترک تمامت

9 ای مردمک دیده ز شوخی ننشستی تا شد دل تنگم هدف تیر ملامت

عکس نوشته
کامنت
comment