1 در عشق تو شادی و غمم هیچ نماند با وصل تو سور و ماتمم هیچ نماند
2 یک نور تجلی توام کرد چنان کز نیک و بد و بیش و کمم هیچ نماند
1 عشاق که آفتاب عالمتابند در دیده کشند خاک من گر یابند
2 شد دشمن من ز جهل آن مشتی دون چون شبپرگان که دشمن آفتابند
1 مقصود وجود انس و جان آیینه است منظور نظر در دو جهان آینه است
2 دل آینهٔ جمال شاهنشاهی است وین هر دو جهان غلاف آن آینه است
قال الله تعالی «و اذوا اعدنا موسی اربعین لیله». ,
قال النبی صلیالله علیه و سلم «من اخلص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه». ,