1 ای در دل تو هزار مشکل ز همه مشکل شود آسوده تو را دل ز همه
2 چون تفرقه دل است حاصل ز همه دل را به یکی سپار و بگسل ز همه
1 روزی از روزها کلیم خدا که زدی گام در حریم وفا
2 در شبانی به ره نهاد قدم بره ای کرد ناگه از رمه رم
1 گر چه آمد بسیط اصل کلام باشد آن را مراتب و اقسام
2 هست اصل بسیط آن ز صفات ز صفاتی که هست لازم ذات
1 ابلهی رخت خود به خواب سپرد رختش از تن کشید و دزد ببرد
2 جز ازاری که بودش اندر پای کش ز بی قیمتی گذاشت به جای