1 ای در ایام تو تیغ غمزه را الماس نام در میان کینه جویانت خدانشناس نام
2 شیوه ی بیگانگی از بس به عهدت عام شد دور نبود گر نداند خضر را الیاس نام
3 چشم و مژگان سیاهت هندوان جنگجو کرده ایشان را جهان خودرای [و] جادو داس نام
4 ظرف هرکس برنتابد ساغر عشق ترا این قدح دارد ز ما دریاکشان چون طاس نام
5 هرکه را دیدیم، دارد احتراز از ما سلیم تا به بدنامی برآوردیم چون افلاس نام