- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در هوای تو جان و تن بارست جان فدا کرد عاشق و وارست
2 صید خود را چرا زنی تو به تیر؟ کو به دام تو خود گرفتار است
3 در هلاک دلم چه میکوشی؟ چون که بیچاره خود درین کار است
4 دل بسی در غمت به خون غلتید لیکن این بار خود سبکبار است
5 ای شبم روز با تو، بیرخ تو روز روشن مرا شب تار است
6 عاشقان پیش چون تو صیادی جان فدا میکنند و ناچار است
7 من ز تیرت امان نمیطلبم لیکنم آرزوی دیدار است