1 در وادی عشق دوش نالان جرسی میگفت مرا که چیست فریاد بسی
2 خامش که درین دشت بفریاد کسی هرگز نرسیده است فریاد رسی
1 گوشت کجا بنالهام ایدل فریب هست آن گلبنی که صد چو منت عندلیب هست
2 در وادیی که شوق بود راهبر چه باک گر هر قدم هزار فراز و نشیب هست
1 گل همنشین خار و خس در دامن گلزارها وز خارخار عشق گل در جان بلبل خارها
2 تنها نه من از گلرخان هر دم کشم آزارها یاری ندیده یارئی زین غیر پرور یارها
1 دلم ز خاک ره آن غیرت پری برداشت ز دستم این گهر افتاد و گوهری برداشت
2 از آن بداغ جنون سرخوشم که نتواند زمانه از سرم این تاج سروری برداشت