1 درین منزلگه فانی شهان را به لشکرگه که هر سو کوس و پیل است
2 بدان لشکر پگه در وقت شبگیر ز طبل نوبتی کوس رحیل است
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دل کز غمت آرام نباشد برم او را تا چند بکویت برم و آورم او را
2 زاغی که کند گاه جنون میل نشستن بر فرق بود طعمه ز زخم سرم او را
1 تو خوب و خلق تو خوب و تکلمت هم خوب نبرده چون تو بخوبی کسی به عالم خوب
2 به حسن به ز پری آدمی گری برتر نگشته مثل تو پیدا ز نسل آدم خوب
1 می آینه گون صاف و قدح آینه فام است جز عکس رخ یار درو دان که حرام است
2 چو ساقی مهوش قدحت عشوهکنان داشت تقوی چه حکایت بود و زهد کدام است؟
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به