- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درین مقرنس زنگارگون مینا رنگ بر آبگینه ارباب همت آید سنگ
2 نهاد چرخ مقوس کج است همچو کمان ازان نشسته به خاکند راستان چو خدنگ
3 کسی که گام درین بحر می زند پی کام به کام می رسد آخر ولی به کام نهنگ
4 مبین غزاله گردون و مهر او هر صبح که شب به کین تو خواهد گرفت شکل پلنگ
5 محیط دور افق گر چه قاف تا قاف است بود چو دایره میم بر دل ما تنگ
6 زکس نمی شنوم بوی انس کاش افتم برون ز مسکن مانوس خود به صد فرسنگ
7 به شهر نیست نوایی خوش آنکه راست کند درای محمل جامی سوی حجاز آهنگ