-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در این ویران سر بیجا کسی منزل نمیگیرد اگر گیرد کسی مجنون بود عاقل نمیگیرد
2 نمیپاشی چرا از مخزن دل اشک گلناری جز این یک میوه باغ زندگی حاصل نمیگیرد
3 دلم دایم به ترک آرزوی غیر میکوشد چرا پس خود دمی از آرزوها دل نمیگیرد
4 به آسایش دلم الفت نمیدارد عجب دارم که این کشتی ز بدبختی به خود ساحل نمیگیرد
5 به اوضاع جهان مایل شدن اندازه دارد مسافر کار را چندان به خود مشکل نمیگیرد
6 به تقوای فقیه شهر میخندند نادان چرا پس کامل ما عبرت از جاهل نمیگیرد
7 اگر این است اوضاع جهان (صامت) که من بینم کسی من بعد از این غیر از ره باطل نمیگیرد