بهر دنیا بودنت غمگین از جویای تبریزی غزل 508

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

بهر دنیا بودنت غمگین زنادانی بود

1 بهر دنیا بودنت غمگین زنادانی بود خط بطلان تو چین بر لوح پیشانی بود

2 از گداز تن چه اندیشی اگر جان پروری پاس تن مانند شمع تدشمن جانی بود

3 هر که دانشور بود دانا نداند خویش را دعوی دانایی مردم ز نادانی بود

4 از غرور تو به عاصی تر شوند اهل ریا دامن زاهد، تر از اشک پشیمانی بود

5 تا گشاید لب به رنگ غنچه رسوا می شود بر دل هر کس که جویا زخم پنهانی بود

عکس نوشته
کامنت
comment