- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در جهان هرگز دلا منشین ز پای احتیاط در بهشت جاودان خالی است جای احتیاط
2 دولت دنیا و عقبی هر دو می آید به دست سایه ای بر هر که اندازد همای احتیاط
3 دزد از هر سو کمین دارد خبردار ای رفیق نیست تدبیری متاعت را ورای احتیاط
4 تا مس خود را توانی کرد زر اول بیا یادگیر از خرده بینان کیمیای احتیاط
5 نیست بر آزادگان اندیشه ای از کفر و دین بینوایان را کجا باشد نوای احتیاط
6 می توانی توبهٔ اشکسته را کردن درست گر کنی در کار دایم، مومیای احتیاط
7 عیب من در این غزل کردن سعیدا خوب نیست گفته ام من این غزل را از برای احتیاط