- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو جام جهان نمای جانی جانی و دو دیده جهانی
2 در عشق رخ تو ناتوانم رحم آر به من چو می توانی
3 در هجر تو زندگی نخواهم با وصل خوشست زندگانی
4 ای ماه جبین سر و بالا تو راحت روحی و روانی
5 ای لعل لب تو خوشتر از جان دیدار تو عمر جاودانی
6 در کار غم تو کرده ام جان ای اصل حیات و شادمانی
7 گر مهر منت به دل نباشد می کن تو تفقدّی زبانی
8 چون شد غم عشق آشکارا می پرس ز حال من نهانی
9 بر خاتم لعل تو شده ختم جان بخشی و رسم دلستانی
10 با آنکه تو را ز جان غلامم از بندگی ام تو در گمانی
11 من کشته وصل آن جهانم سهلست حیات این جهانی