- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به راه عشق خطر نیست بینوایان را گل است هر سر خاری برهنه پایان را
2 به چشم خلق نیایند، کز کلاه نمد بود کلاه سلیمان به سر گدایان را
3 چه شد که خاک در دوست مومیایی شد ز چاره نیست نصیبی شکسته پایان را
4 خدا به باطن روشندلان سری دارد گزیر نیست ز آیینه خودنمایان را
5 صدای سرو چمن گوش کن ز جنبش باد اگر به جلوه ندیدی قصب قبایان را
6 چه فرق از وطن و غربت این چنین کز من غم تو ساخته بیگانه آشنایان را
7 مشو سلیم طرف با جهان عربده جوی جواب حرف، خموشی ست ناسزایان را