عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

در رهی میرفت از عطار نیشابوری مصیبت نامه 10

مصیبت نامه 10 ام از 5015 بخش سی و هفتم

در رهی میرفت بس زیبا زنی

1 در رهی میرفت بس زیبا زنی دید مردی چشم زن چون رهزنی

2 چشم زن در چشم زخمی ره زدش تیر مژگان برجگر ناگه زدش

3 زن روان شد مرد بر پی شد روان زن نگه کرد از پس و گفت ای جوان

4 چیست حالت گفت چشم رهزنت زد رهم چون چشم گفتم روشنت

5 زن برانداخت آن زمان از رخ نقاب تا بدید آن چهرهٔ چون آفتاب

6 مرد شد کلی ز دست آنجایگاه جزو جزوش گشت مست آنجایگاه

7 زن چو آخر در سرای خویش شد عاشقش بر در حال اندیش شد

8 عاقبت سنگی در انداخت از غرور زن برون آمد که ای شوریده دور

9 رو سر خود گیر ای سرگشته رای تا نبرندت سر اهل این سرای

10 مرد گفتش چون نمیبودی مرا روی از بهر چه بنمودی مرا

11 گفت الحق دوست میدارم بسی این که دایم دوستم دارد کسی

12 چون بنای دوستی محکم کنی خویشتن را درحرم محرم کنی

13 تا چو دوران فنای تو بود دوستت بی تو بجای تو بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در رهی میرفت بس زیبا زنی

شاعر شعر در رهی میرفت بس زیبا زنی چه کسی است ؟

شاعر شعر در رهی میرفت بس زیبا زنی عطار نیشابوری می باشد.

شعر در رهی میرفت بس زیبا زنی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر در رهی میرفت بس زیبا زنی چیست ؟

قالب شعر در رهی میرفت بس زیبا زنی مصیبت نامه است

مضمون اصلی شعر در رهی میرفت بس زیبا زنی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر