1 در راه خدا حجاب شد یک سو زن رو جملهٔ کار خویش را یک سو زن
2 در ماندهٔ نفس خویش گشتی و ترا یک سو غم مال و دختر و یک سو زن
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 عنبر زلفی که ماه در چنبر اوست شیرین سخنی که شهد در شکر اوست
2 زان چندان بار نامه کاندر سر اوست فرمانده روزگار فرمانبر اوست
1 آلودهٔ دنیا جگرش ریش ترست آسودهترست هر که درویش ترست
2 هر خر که برو زنگی و زنجیری هست چون به نگری بار برو بیش ترست
1 من دوش دعا کردم و باد آمینا تا به شود آن دو چشم بادامینا
2 از دیدهٔ بدخواه ترا چشم رسید در دیدهٔ بدخواه تو بادامینا
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به