-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای در زمان خط تو بازار فتنه تیز انجام دور حسن تو آغاز رستخیز
2 جولانی تو راست که جولان ز لعب تو صد رستخیز خاسته از هر نشست و خیز
3 هر روز میکند ز ره دعوی آفتاب کشتی حسن با تو قدر لیک در گریز
4 داده خواص نافه به ناف زمین هوا هرگه به جنبش آمده آن زلف مشگبیز
5 دانی که چیست دوستی و کوشش وصال با جان خود خصومت و با بخت خود ستیز
6 تلخی صبر گفت ولی کرد آشکار عذری ز پی بجنبش لبهای شهد ریز
7 هرچند آتشش بود افسرده محتشم او تیز میکند به نگههای تیز تیز