-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دیده و دل، از دل و از دیده جدایی بی جایی و چون می نگرم در همه جایی
2 لب باده چکان، جلوه چمان، طرّه پریشان آشفته چنین، بر سر بازار چرایی؟
3 گه در جگر گرمی و گه بر مژهٔ تر گه در شکن آه منی، در چه هوایی؟
4 هم شیشه و هم ساغر و هم باده و هم مست هم ساقی و هم نایی و هم نای و نوایی
5 بر تارک سر هوشی و در پردهٔ دل، راز در دیدهٔ سر، نوری و در سینه، صفایی
6 نظّاره کنان از نظر عشق، به حسنی رخساره نهان، در شکن زلف دوتایی
7 گه معتکف خلوت و گه شاهد محفل گه بارکش خرقه و گه زیر قبایی
8 در حدّ اشارات، تو هم مایی و هم من در محو اضافات، برون از من و مایی
9 مست است حزین ، امشب از آن ساقی سرمست مطرب، بزن این پرده، به آهنگ رسایی