تو دریا بین اگر از عطار نیشابوری اسرارنامه 1

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

تو دریا بین اگر چشم تو بیناست

1 تو دریا بین اگر چشم تو بیناست که عالم نیست عالم کفک دریاست

2 خیالست این همه عالم بیندیش مبین آخر خیالی را از این پیش

3 تو یادیوانه یا آشفته باشی که چندین در خیالی خفته باشی

4 تو چه مردان بازی خیالی شده بالغ چو طفلی در جوالی

5 پری در شیشه دین کار طفل است که بالغ بی خیال علو و سفل است

6 هلا بشنو ز اوج عرش اسرار که نیست ای خواجه اندر دارد ریا

7 هر آن حرفی که دیدی هیچ آمد ولی درچشم تو پر پیچ آمد

8 همین حرفی که آن پیچی ندارد الف بود و الف هیچی ندارد

9 چه خوابی ابجد این کار چندین که ابجد راست الف حرف نخستین

10 الف هیچی ز اول آخرش لا ز ابجد تا ضظغلا لا و سودا

11 اگر صد راه گیری ابجد از سر میان هیچ و لایی مانده بر در

12 تو می‌گویی که مرد مرد رستم برو کز رخش آید کار رستم

عکس نوشته
کامنت
comment