سعیدا

سعیدا

سعیدا
سعیدا

در خراباتی که راه هستی و پندار از سعیدا غزل 158

غزل 158 ام از 764 غزلیات

در خراباتی که راه هستی و پندار نیست

1 در خراباتی که راه هستی و پندار نیست بر لب ما جام می کمتر ز استغفار نیست

2 لازم حسن فراوان است زلف تابدار گنج بیرون از [حسابی] چون بود بی مار نیست

3 پیچ و تاب زلف باشد بر سر دیوانگان بر سر مجنون هوای پیچش دستار نیست

4 زاهد ما بسکه از کردار می گوید سخن چون زبان تیز هرگز بر سر گفتار نیست

5 ای مسلمانان سعیدا را میاموزید دین [نامسلمانان]، چو او در حلقهٔ زنار نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در خراباتی که راه هستی و پندار نیست

شاعر شعر در خراباتی که راه هستی و پندار نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر در خراباتی که راه هستی و پندار نیست سعیدا می باشد.

شعر در خراباتی که راه هستی و پندار نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر در خراباتی که راه هستی و پندار نیست چیست ؟

قالب شعر در خراباتی که راه هستی و پندار نیست غزل است

مضمون اصلی شعر در خراباتی که راه هستی و پندار نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر