- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در خرابات گدایان ز سر ناز میا نشنیدی و ندیدی برو و باز میا
2 زینهار از تو که با ساز مخالف نروی راست می ساز چو بازآیی ناساز میا
3 راه ما تا نکنی قطع مقامات مپوی کوی ما تا نشوی خانه برانداز میا
4 جای در باختگان است و بد انداختگان در مقامرکده بی حرمت و اعزاز میا
5 کنج ما گنج نهان است در او بنهفته سوی ما تا نشوی معتمد راز میا
6 تا سرافرازی و گردن کشی از ما دوری پس بنه گردن تسلیم و سرافراز میا
7 روی در کعبة وحدت نتوان با خود رفت در چنین قافله با کثرت انباز میا
8 تا نخوانند به آن جا نتوانی رفتن بر پی بانگ دعا باز خوش آواز میا
9 فاش مرغی است نزاری و چو بلبل بر گل گو دگر بر سر این شاخ به پرواز میا