در قبای ارغوانی قد آن از هلالی جغتایی غزل 295

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

در قبای ارغوانی قد آن سرو روان

1 در قبای ارغوانی قد آن سرو روان هست چون نازک نهالی از درخت ارغوان

2 عاشقم، جایی، ولیکن او کجا و من کجا؟ من کهن پیر گدا، او پادشاه نوجوان

3 روی نیکو دیدم و از طعن بد گو سوختم کس مبیناد آنچه من دیدم ز روی نیکوان!

4 بس که خیل عاشقان رفتند از شهر وجود راه صحرای عدم شد کاروان در کاروان

5 لحظه لحظه دیدنت سوی رقیبان تا بکی؟ گاه گاهی جانب ما هم نگاهی می توان

6 ای که بر قول تو دارد ماه من سمع قبول، بشنو از من حسب حالی چند و او را بشنوان

7 از هلالی گر سگ کوی تو خواهد طعمه ای پارهای دل بخوناب جگر سازد روان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر