در آزار دلم طفلی که از گردون از سلیم تهرانی غزل 650

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

در آزار دلم طفلی که از گردون سبق دارد

1 در آزار دلم طفلی که از گردون سبق دارد ز شرم کشتنم شمشیرش از جوهر عرق دارد

2 ز بس افروخت از تاب می گلرنگ، پنداری ز عکس چهره ی او صبح آیینه شفق دارد

3 دم سرد ترا زاهد در اینجا نیست تأثیری که جام از گرمی هنگامه ی مستان عرق دارد

4 حریفان را بگویید این همه دفتر، چه در کار است که آیینه سکندرنامه را بر یک ورق دارد

5 چو غنچه نقد خود را در گره بستن نمی داند به رنگ گل، دل ما هرچه دارد در طبق دارد

6 سلیم از خدمت من نیست غافل، دوست می‌داند که در پرودن بت برهمن بسیار حق دارد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر