فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

در راه عشق من نگذشتم ز از فروغی بسطامی غزل 300

غزل 300 ام از 549 غزلیات

در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش

1 در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش گامی میسرم نشد از اهتمام خویش

2 دوش از نگاه ساقی شیرین‌کلام خویش مست آن چنان شدم که نجستم مقام خویش

3 کیفیتی که دیده‌ام از چشم مست دوست هرگز ندیده چشم جم از دور جام خویش

4 یاران خراب باده و من مست خون دل مست است هر کسی ز می نوش‌فام خویش

5 ساقی بیار می که ز تکفیر شیخ شهر نتوان گذشتن از سر عیش مدام خویش

6 دیدم به چشم جان همه اوراق آسمان یک نامه مراد ندیدم به نام خویش

7 چشمم به روی قاتل و فرقم به زیر تیغ منت خدای را که رسیدم به کام خویش

8 تا جلوه کرد لیلی محمل نشین من همچون شتر به دست ندیدم زمام خویش

9 گاهی نگه به جانب دل می‌کند به ناز چون خواجه‌ای که می‌نگرد بر غلام خویش

10 پروانه‌وار سوخت فروغی ولی نکرد ترک خیال باطل و سودای خام خویش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش

شاعر شعر در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش چه کسی است ؟

شاعر شعر در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش فروغی بسطامی می باشد.

شعر در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش چیست ؟

قالب شعر در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش غزل است

مضمون اصلی شعر در راه عشق من نگذشتم ز کام خویش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر