جامی

جامی

جامی
جامی

صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند از جامی غزل 120

غزل 120 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند

1 صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند بوسه بر یاد لبت بر لب پیمانه زدند

2 زاهدان سبحه به کف عازم آن بزم شدند رقم نقل چو بر سبحه صد دانه زدند

3 صوفیان را دهن از ورد سحر بربستند بس که بر صومعه ها نعره مستانه زدند

4 بود مرغان اولی اجنحه را روی به عشق لیکن آن شعله به بال و پر پروانه زدند

5 گر به شاهان نرسد نقد محبت چه عجب علم دولت این گنج به ویرانه زدند

6 آشنا را کف راحت که نهادند به دل دست رد بود که بر سینه بیگانه زدند

7 شرح احوال پریشانی ما ریخت فرو چون سر زلف پریشان تو را شانه زدند

8 ساغر داد بر ارباب خرد پیمودند سنگ بیداد به جام من دیوانه زدند

9 جامیا گوش فروبند ز افسانه دهر که همه خواب درین عشوه ده افسانه زدند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند

شاعر شعر صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند چه کسی است ؟

شاعر شعر صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند جامی می باشد.

شعر صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند چیست ؟

قالب شعر صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند غزل است

مضمون اصلی شعر صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی