-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح از سر صفا بجهان در دمید دم عیش صبوح گر نکنی وای ازین ندم
2 ساقی در آب بسته فکن آتش مذاب وز صحن دل بباد فنا ده غبار غم
3 بر دست گیر ساغر و انگار روزگار از سر گرفت بار دگر دور جام جم
4 دستم بزلفت ار رسد ای جان نازنین مشکین کمند سازم از آن زلف شست خم
5 مست خراب گردم و اندازم آن کمند در گردن و کشم سوی هستیش از عدم
6 ابن یمین اگر بکمندت خورد بساط باید کشید و داشت چنین کار مغتنم
7 فرصت مده ز دست اگر آگهی ز کار میدار چشم گردش احوال دمبدم