صبح رندان صبوحی از امیرعلیشیر نوایی غزل 182

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

صبح رندان صبوحی در میخانه زدند

1 صبح رندان صبوحی در میخانه زدند در خرابات مغان ساغر مستانه زدند

2 می رنگین به خم عشق که بد مالامال دوره کرده قدح و جام به پیمانه زدند

3 رازهایی که شنیدن نتوانست ملک می ز پیمانه بآن نکته و افسانه زدند

4 چونکه من دیر رسیدم به لبم یکجرعه ریخته دم به دم و طعنه جرمانه زدند

5 شکر باری که ازان باده نماندم محروم که دران انجمن آن زمره فرزانه زدند

6 ز آتش شمع نه تنها دل پروانه بسوخت کاتش شمع هم از شعله پروانه زدند

7 دل عشاق فتادند بخاک ره دیر طره مغبچگانرا ز چه رو شانه زدند

8 خوشم از شادی طفلان پریوش گر چه سنگ بیداد و ستم بر من دیوانه زدند

9 فانیا بیش مکن ناله ز ویرانی ازانک گنج معنی طلبان خیمه به ویرانه زدند

عکس نوشته
کامنت
comment