- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای صبحدم نسیم سر زلف تو بیار یا از من غریب پیامی ببر به یار
2 از من بگویش ای بت نامهربان شوخ کشتی مرا به وعده وصل و به انتظار
3 تا کی کشی چنین تو سر از ما چو سروناز تا کی به جست و جوی تو گردم به هر دیار
4 از باده ی فراق تو سرمست بوده ام بوسی بده ز لعل تو تا بشکنم خمار
5 فریاد من ز دست نگاریست بوالعجب کاو را به غیر جور و جفا نیست هیچ کار
6 بارم ز عشق بر دل و کارم نه بر مراد ما را به روزگار تو اینست کار و بار
7 از روزگار آه کشم یا جفای یار آهی کشم ز یار و هزاران ز روزگار
8 فریاد خستگان سرِ تیغ هجر رس زین بیش جور بر من مسکین روا مدار
9 کامم بده ز دولت وصلت چرا که هست بر یارم اشتیاق و جهان نیست پایدار