جامی

جامی

جامی
جامی

صبحدم کین شاهد مشکین نقاب از جامی هفت اورنگ 45

هفت اورنگ 45 ام از 3391 سلامان و ابسال

صبحدم کین شاهد مشکین نقاب

1 صبحدم کین شاهد مشکین نقاب بهر خواب آلودگان از زر ناب

2 میل ها زین طاق زنگاری کشید دیده ها را کحل بیداری کشید

3 خاست شهزاده ز بستر کامیاب چشمی از بیداری شب نیمخواب

4 خار خاری از خمار شب در او جنبشی از شوق یار شب در او

5 خاطرش از بهر دفع آن خمار جرعه ای می خواست لیک از لعل یار

6 یار را بی زحمت اغیار خواند پهلوی خود بر سر مسند نشاند

7 برقع شرم از جمالش باز کرد عشرت دوشینه با او ساز کرد

8 روز دیگر بر همین دستور بود چشم زخم دهر از ایشان دور بود

9 روز هفته هفته شد مه ماه سال ماه و سالی خالی از رنج و ملال

10 همتش آن بود کان عیش و طرب نی به روز افتد ز یکدیگر نه شب

11 لیک دور چرخ می گفت از کمین نیست دأب من که بگذارم چنین

12 ای بسا صحبت که روز انگیختم چون شب آمد سلک آن بگسیختم

13 وی بسا دولت که دادم وقت شام صبحدم را نوبت آن شد تمام

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر صبحدم کین شاهد مشکین نقاب

شاعر شعر صبحدم کین شاهد مشکین نقاب چه کسی است ؟

شاعر شعر صبحدم کین شاهد مشکین نقاب جامی می باشد.

شعر صبحدم کین شاهد مشکین نقاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر صبحدم کین شاهد مشکین نقاب چیست ؟

قالب شعر صبحدم کین شاهد مشکین نقاب هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر صبحدم کین شاهد مشکین نقاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.