- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر میان فتنه شوخی طرف دامانی شکست ترکتاز غمزه هر سو فوج ایمانی شکست
2 ملک حسن از شیوه خالی گشت تا گشتم خراب کافرستانی به هم زد تا مسلمانی شکست
3 شکر طالع می کنم با آن که از بابم فکند زان که هر خاری به پایم در گلسنانی شکست
4 گر سلیمانی است و گر موری که در معنی گداست هر که دست از آبرو شست او لب نانی شکست
5 شید صوفی طالبان کعبه را گمراه کرد نو مسلمانی در آمد فوج ایمانی شکست
6 هر که با آن نامسلمان یک زمان همراه شد با خدای خویش در هر گام پیمانی شکست
7 قابل رنج محبت کس نیاید در وجود رنگ روی خویش را هر کس به دستانی شکست
8 تا دل عرفی شکست آشوب در عالم فتاد این نه موری بود، پنداری سلیمانی شکست